منجي در اديان ابراهيمي (4)
منجي در اديان ابراهيمي (4)
احادیث اهل سنت در مورد حضرت مهدی(عج)
همچنین رسول خدا فرمود:
شبی که به آسمان برده شدم، خدا به من ذریهای را نمایان ساخت و مهدی(عج) در میان آنان چون ستاره درخشان بود.[127]
حدیث دوم: موفق بن احمد حنبلی مینویسد:
نسبت حضرت حجت(عج) به ائمه: مانند نسبت پیامبر خاتم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به تمام پیامبران است.
همچنین وی مینویسد : خدای تعالی فرمود: آنان حجتهایند و او ستانندة خونها از خاندان تو و انتقامکشنده از دشمنانم است.[128]
حدیث سوم: از عبدالله بن عمر فرزند خلیفه دوم روایت شده است که:
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: در آخرالزمان مردی از فرزندان من قیام کند که اسم او همانند اسم من و کنیهاش مثل کنیه من است. زمین را از عدل پر سازد، چنانکه از ستم پر شده باشد و او مهدی(عج) است.[129]
حدیث چهارم: متقی هندی روایتهای صحاح ستّه را با مسند احمد جمع کرد و نام مجموعه خود را کنز العمال نامید. وی در آنجا نقل میکند که:
از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) پرسیده شد: آیا مهدی از ما آل محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است یا از غیر ما؟ حضرت فرمود: بلکه از ماست. خداوند به سبب او ختم کند (کمال بشر)؛ چنانکه به خاطر ما آغاز کرد. به خاطر ما از فتنه نجات یابند، چنان که از شرک نجات یافتند. خداوند به سبب ما، دلهایتان را پس از کینه و دشمنی به یکدیگر پیوند داد.[130]
حدیث پنجم: این روایت از امسلمه است که میگوید:
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: مهدی از خاندان من (و) از فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) است.[131]
اعتقاد به مهدویت شیعه
1. خالی نبودن زمین از حجتهای الهی:
2. نام و نسب امام مهدی(عج):
من سرور آفریدههای خدای عزوجل هستم. من از جبرئیل، میکائیل و فرشتگان مقرب خداوند و پیامبران مرسل برترم... من و علی(علیه السّلام) پدران این امتیم... هر که ما را انکار کند، خدای عزوجل را منکر شده است. دو سبط این امت و دو سید جوانان اهل بهشت حسن و حسین از (فرزندان) علیاند و از نسل حسین(علیه السّلام) نُه امام هستند که پیروی از آنان، پیروی از من است و نافرمانی از آنان، نافرمانی از من است. نهمین نفر از این امامان، قائم (برپا دارندة) و مهدی آنان است.[133]
و در روایت دیگری میفرمایند:
آن جانشین صالح از فرزندان ابومحمد حسن بن علی است و او صاحبالزمان و مهدی است.[134]
3. ویژگیهای امام مهدی(عج):
پدر و مادرم به فدای او که همنام جدم، شبیه من و شبیه موسی بن عمران است. بر او نورهای نورانی است که از پرتو نور قدس روشنایی میگیرد.[135]
4. فضیلت انتظار امام مهدی(عج):
چه نیکوست صبر و انتظار فرج. آیا سخن بنده صالح خدا (شعیب) را نشنیدی که فرمود: «و انتظار برید که من با شما منتظرم»[136] و «پس منتظر باشید که من (هم) با شما از منتظرانم»[137] بر شما باد به صبر و بردباری؛ زیرا گشایش پس از ناامیدی فرا میرسد و بیگمان کسانی که پیش شما بودند، از شما بردبارتر بودند.[138]
5. ظهور امام مهدی(عج):
چهارمین از فرزندان من کسی است که خداوند به واسطه وی زمین را از هر ستمی پاک و از هر ظلمی پیراسته میسازد. او کسی است که مردم در ولادتش شک میکنند و او کسی است که پیش از خروجش غیبت میکند و آنگاه که خروج کند زمین به نورش روشن گردد و در میان مردم میزان عدالت را برقرار کند و هیچ کس به دیگری ستم نکند... (زمانی که ظهور کرد) ندا کنندهای از آسمان او را به نام ندا کند و به وی فراخواند؛ به گونهای که همة اهل زمین آن ندا را بشنوند. میگوید: «آگاه باشید که حجت خدا در کنار خانه خدا ظهور کرده است. پس از او پیروی کنید که حق با او و در اوست». این همان سخن خدای متعال است که فرمود: «اگر بخواهیم از آسمان برایشان آیتی نازل میکنیم که در برابر آن به خضوع سر فرود آورند.[140]
سخن آخر
در زمینه هویت شخصی که خدای متعال به دست وی، رخداد بزرگی را که انتظار میرود، اجرا میکند، اختلاف نظر است. مسلمانان، یهودیان و مسیحیان، درباره امتی که رهبر بزرگ الهی از آن است و شریعت الهی که بدان عمل میکند، دیدگاههای گوناگونی دارند.
مسلمانان معتقدند وی از ذریه اسماعیل(علیه السّلام) و از فرزندان محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) خاتم انبیا و از نوادگان فاطمه (س) دختر پیامبر است؛ همچنین امت این رهبر [موعود]، امت محمد است و آیینش، شریعت محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) میباشد.
ابی داوود و ابن ماجد و ابن حنبل و دیگران از پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل کردهاند که فرمود:
اگر از دهر (دنیا) جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند مردی از اهلبیتم را برمیانگیزاند که زمین را چنان که پر از ستم شده است، پر از عدل و داد خواهد کرد... مهدی از عترت من و از فرزندان فاطمه (س) است.[141]
اما یهودیان و مسیحیان معتقدند وی از ذریه اسحاق و از فرزندان یعقوب و از نوادگان حضرت داوود است. مسیحیان میگویند: این رهبر [موعود] اسرائیلی، مسیح، یعنی عیسی بن مریم است که به دست یهود کشته شد. خدای متعال وی را زنده گرداند و از میان مردگان برانگیزاند و به آسمانش برد و در آخر دنیا، وی را میفرستد تا به واسطه وی، وعدهاش را تحقق بخشد.
یهودیان میگویند: وی [موعود] هنوز زاده نشده است. آیه 20 اصحاح (سوره) 17 سفر تکوین (پیدایش) با اشاره به وعده خدای متعال به اسماعیل میگوید:
ای اسماعیل! سخنت را درباره وی (رهبر موعود) شنیدم. منم آن که مبارکش میگردانم و رشدش میدهم و توانش را بسیار میکنم و دوازده رهبر میزاید و امت عظیمی قرارش میدهم.[142]
حنان ایل، مفسر یهودی در حاشیه این آیه میگوید:
از پیشگویی این آیه، 2337 سال گذشت تا عرب (سلاله اسماعیل(علیه السّلام) با ظهور اسلام در سال 624م) امتی عظیم گردند. در این مدت، اسماعیل مشتاقانه منتظر وعدة الهی بود تا عرب بر عالم چیره گردند، ولی برای ما که ذریه اسحاق هستیم، تحقق وعدة الهی به سبب گناهانمان، به تأخیر افتاد، ولی بیگمان وعدة الهی در آینده محقق خواهد شد. پس نباید نومید شویم.[143]
در سفر اشعیا 111 آمده است:
... زمین از معرفت پروردگار پر خواهد شد؛ چنانکه دریا از آب پر است. در آن روز، اصل و نسب «یسی» پرچمدار (هدایت) امت خواهد بود و همگی مردم،[144] زیر پرچم وی خواهند آمد و بدو نظر خواهند داشت و جایگاه «یسی» رفیع خواهد شد.
آیا رهبر موعود از فرزندان اسحاق است یا اسماعیل(علیه السّلام)؟ تفصیل سخن در اختلاف مسلمانان، مسیحیان و یهودیان با تحقیق در این مسئله ممکن است. پیامبری که امیها [مردم یا اهالی امالقری (مکه)] منتظر اویند، عیسی است یا محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم)؟ وارث ابدی امامت ابراهیم(علیه السّلام) کیست؟ آن رهبر الهی که بدون گناهی، کشته میشود و کشتن وی، سبب هدایت بسیاری خواهد شد، کیست؟ چنانکه کشته شدن وی سبب حفظ و نشر دین میشود و نسلی از ذریه او، روزگار درازی خواهند زیست و آیندة روشن تاریخ بشر به دست آنان محقق خواهد شد.
دربارة اینکه موعود کیست و از نسل چه کسی است، در ادیان مختلف بحثهایی هست، ولی آنان پیروی خود را از پیامبر و اهلبیتش اعلام کردهاند. مسیحیان دربارة کشته شدن رهبر موعود، پیرو «پولس» به تفسیر متونی پرداختهاند که از مرد دردها و رنجها سخن میگوید و بسان ذبحشدن قوچ، کشته خواهد شد. اینان معتقدند وی عیسی بن مریم است. اما تطبیق متون با او تناسبی ندارد؛ زیرا عیسی ذریه و نسلی نداشت که روزگار دراز یا کوتاهی زندگی کنند.[145]
اختلاف شیعه و سنی در مورد رهبر موعود
اهلسنت معتقدند مهدی هنوز زاده نشده است و در آخرالزمان به دنیا میآید. تمامی شیعه از زمان قدیم، برآنند که پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از امامان پس از خود نام برده و آنان را معرفی کرده است. امام عسکری(علیه السّلام) نیز خبر داده است که فرزندی دارد که وصی وی و مهدی(عج) منتظر است.[146] گواه شیعه در باور به امامت الهی اهلبیت پیامبر، حدیث ثقلین (کتاب الله و عترتی)[147] و حدیث سفینه (مثل اهلبیتی کمثل سفینة نوح...)[148] است.
همچنین دلیل شیعه بر تعداد امامان، حدیث اثنیعشر (اثنی عشر نقیبا)[149] میباشد و گواه بر اینکه نخستین امامان الهی، علی(علیه السّلام) سپس حسن(علیه السّلام) و بعد حسین(علیه السّلام) هستند، حدیث غدیر (من کنت مولاه فعلی مولاه)[150] و حدیث منزلت (انت منی بمنزلة هارون من موسی...)[151] و حدیث کسا و حدیث (الحسن و الحسین (علیه السّلام) سبط من الاسباط) است که همگی در احادیث معتبر اهلسنت روایت شدهاند.
گواه امامت نُهگانه فرزندان امام حسین(علیه السّلام)، احادیث وصیت در کتابهای معتبر شیعی است؛ مانند فرمایش امام باقر(علیه السّلام) که فرمود: نُه امام از فرزندان حسین بن علیاند که نهمی قائم(عج) است.[152]
ویژگی سیرة ائمه نهگانه، در اختیار داشتن کتابهای جامعه و جفر است که امام علی(علیه السّلام) به نقل از پیامبر در دیدارهای خصوصیاش، نوشت؛ همچنین و اخبار غیبی و کرامتهایی که از امام دیده شد که جز از برگزیدگان مورد تأیید خداوند، ساخته نیست.
برادران اهل سنت کوشیدهاند ادعای نامبردن امامان و نخستین امام (علی(علیه السّلام)) از سوی پیامبر را رد کنند. آنها میگویند:
احادیث نبوی که گواه شیعه است، دلالت ندارد یا سند ضعیفی دارند، ولی عالمان شیعه با سنیها مناقشه کردهاند و اشتباه اهلسنت را بیان کردهاند. برخی فرقههای شیعی به ویژه زیدیه، امامت دوازده امام را نپذیرفتهاند، ولی عالمان شیعی به آنان پاسخ دادهاند.[153]
آنچه که مسلم است، غیبت به معنای توقف عمل به احکام الهی و اسلامی نیست. چگونه میتواند چنین باشد؛ در حالی که وجود اوصیای پیامبر، برای حفظ اسلام است تا راهی صحیح برای کسانی باشد که میخواهند به دین عمل کنند. امامان این وظیفه را به بهترین صورت انجام دادهاند و گروهی امین را برای ترویج علوم اسلامی تربیت کردهاند.[154]
مهم لزوم برقراری ارتباط با ادیان الهی صاحب کتاب، همچون زرتشتی، مسیحیت و یهودیت است. در زمینههای مشترک بسیاری که در کتابهای الهی آمده است، برای خنثیسازی اهداف تفرقهافکنانه دشمنان لازم، بلکه ضروری است. ادیان الهی اشتراکهای بسیاری دارند که یکی از آنها باور به منجی و امید رهایی بشر از آلام و دردهاست. به امید ظهور آن منجی الهی.
ویژگی سیرة ائمه نهگانه، در اختیار داشتن کتابهای جامعه و جفر است که امام علی(علیه السّلام) به نقل از پیامبر در دیدارهای خصوصیاش، نوشت؛ همچنین و اخبار غیبی و کرامتهایی که از امام دیده شد که جز از برگزیدگان مورد تأیید خداوند، ساخته نیست.
برادران اهل سنت کوشیدهاند ادعای نامبردن امامان و نخستین امام (علی(علیه السّلام)) از سوی پیامبر را رد کنند. آنها میگویند:
احادیث نبوی که گواه شیعه است، دلالت ندارد یا سند ضعیفی دارند، ولی عالمان شیعه با سنیها مناقشه کردهاند و اشتباه اهلسنت را بیان کردهاند. برخی فرقههای شیعی به ویژه زیدیه، امامت دوازده امام را نپذیرفتهاند، ولی عالمان شیعی به آنان پاسخ دادهاند.[155]
آنچه که مسلم است، غیبت به معنای توقف عمل به احکام الهی و اسلامی نیست. چگونه میتواند چنین باشد؛ در حالی که وجود اوصیای پیامبر، برای حفظ اسلام است تا راهی صحیح برای کسانی باشد که میخواهند به دین عمل کنند. امامان این وظیفه را به بهترین صورت انجام دادهاند و گروهی امین را برای ترویج علوم اسلامی تربیت کردهاند.[156]
مهم لزوم برقراری ارتباط با ادیان الهی صاحب کتاب، همچون زرتشتی، مسیحیت و یهودیت است. در زمینههای مشترک بسیاری که در کتابهای الهی آمده است، برای خنثیسازی اهداف تفرقهافکنانه دشمنان لازم، بلکه ضروری است. ادیان الهی اشتراکهای بسیاری دارند.
پي نوشت :
[126] . محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج47، ص71.
[127] . به نقل از: گفتمان مهدویت، ص88.
[128] . موفق بن احمد الحنفی، تاریخ مقتل الحسین (علیه السّلام) به نقل از: همان، ص89.
[129] . تذکرة خواص الامه، ص377، به نقل از: همان ص89.
[130] . یحیی بن حسن الحلی ابن بطریق، العمدة، ص93، به نقل از: همان، ص92.
[131] . همان، ج36، ص368، به نقل از: همان، ص93.
[132] . ابوحیفر محمد بن الحسن بن فروخ الصفار القمی، بصائر الدرجات، ص489، ح8 به نقل از: مجله موعود ش47، ص33..
[133] . محمد بن علی بن الحسین بابویه (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص261؛ عزیز العطاردی الخبرشانی، مسند الامام الرضا (علیه السّلام)، ج1، ص221.
[134] . بحارالأنوار، ج51، ص43، ح31.
[135] . کمالالدین و تمامالنعمة، ج2، ص370، به نقل از: مجله موعود، ش47، ص34.
[136] . سوره هود، آیه93.
[137] . سوره اعراف، آیه71.
[138] . عبدالله بن جعفر الحمیری، قرب الاسناد، ص224، به نقل از: عزیز الله العطاردی، همان، ص217، ح373.
[139] . کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص372، ح5؛ به نقل از: موعود، ش47، ص35.
[140] . سوره شعرا، آیه4.
[141] . مجله موعود، ش44، ص22.
[142] . همان، ص22 ـ23.
[143] . انجیل یوحنا، آیات 6، 14؛ به نقل از: مجله موعود، ش44، ص23.
[144] .Gentiles.
[145] . همان، ص23.
[146] . همان، ص24.
[147] . «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی...».
[148] . «مثل اهلبیتی کمثل سفینه نوح...».
[149] . «یکون بعدی من الخلفاء عده نقباء بنیاسرائیل، اثناعشر خلیفة کملهم من قریش».
[150] . «من کنت مولاه فهذا علی مولاه».
[151] . «یا علی انت منی بمنزلة هارون من موسی...».
[152] . مجله موعود44، ص24.
[153] . همان، ص24.
[154] . همان، ص24 ـ 25.
[155] . همان، ص24.
[156] . همان، ص24 ـ 25.
/س
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}